هفتمین جلسه گفتارهای پژوهشی راس ساعت 12:30 آغاز شد. در ابتدا دکتر مسلم ذولفقارخانی خلاصه ای از کارنامه حرفه ای دکتر رمضانی را برای حضار در جلسه شرح دادند که در آن به اخذ مدرک کارشناسی ایشان در رشته ی زبان و ادبیات فرانسه و اخذ مدرک دکترا در رشته انسان شناسی و همچنین چاپ چندین جلد کتاب در این زمینه اشاره گردید.

سپس دکتر رمضانی سخنرانی خود را پیرو بحث پژوهش کیفی آغاز کردند. ایشان ابتدا به بیان اینکه پژوهش امری اجتماعی است پرداختند و اینکه اگر فردی به تنهایی دست به پژوهش بزند، ناچار است در قالب یک اجتماع کار کند، حتی اگر سوژه اش بسیط باشد، در فرآیند زمانی از این فردیت خارج می شود. لذا ما با امری اجتماعی روبرو هستیم. دنیای پژوهش ما نمی تواند از عام و general بودن جدا باشد، به ویژه در بحث پژوهش در عرصه علوم انسانی. پژوهشگر باید پدیده های عام را به صورت گزینشی ببیند و در واقع با این کار بخشی از جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شده و به بقیه تعمیم داده می شود. در این روش تلاش می کنیم به پدیده ها به صورتی نگاه کنیم که عینیت داشته باشند. در ادامه ایشان به بررسی این مطلب که چگونه از پژوهش های کمی به سمت پژوهش های کیفی حرکت کنیم پرداختند.ما سه بستر اصلی برای ورود به بحث پژوهش کیفی داریم:

  1. حرکت از قالب به محتوا: ما ابتدا باید بدانیم که قالب و محتوای پژوهش مان چیست و سپس چگونه از قلب به سمت محتوا حرکت کنیم. در واقع قالب ها چنان عینی هستند که ما تصور می کنیم آنها ذاتا تکنیکی هستند.
  2. ابزارهای پژوهش: ابزارهای پژوهش به دودسته ی ابزارهای ارگانیسمی و ابزارهای فرا ارگانیسمی تقسیم می شوند. ارگانیسم(organism) خود به معنی اندام واره ایست که به صورت ذاتی شروع به انجام کاری که باید در یک موقعیت خاص انجام دهد می کند. از این تکنیک می توان به فرضیه ها رسید. در واقع ابزاری که در خود ارگانیسم ما شکل گرفته، ابزاری است که باعث تداوم می شود. همه ی انسانها در دارا بودن این ابزارها مشترک هستند.
  3. تکنیک استفاده از ابزارها: هر حرکتی که می شود در طول زمان یاد گرفت و عینیت داشت، یا به عبارتی دیگر کشش فرآیند حرکت تکنیک ها با استفاده از ابزار. برای مثال در همه ی نقاط جهان هر چیزی را از عمل خیاطی حذف کنیم، سوزن و نخ را نمی توان از خیاطی جدا کرد. ما باید به دنبال چنین مواردی باشیم. در این بحث می توان گفت چرا ما باید نخ را داخل سوزن بکنیم، در حالی که می توان سوزن را داخل نخ کرد. در واقع این مساله موضوع ساده ای نیست و همه را درگیر خودش کرده است.

در ادامه ایشان به این مطلب که رفتار تکنیکی، رفتاری کاربردی(practical) است پرداختند. این رفتار باید بتواند در زمان بسیار کم، تاثیر بسیار داشته باشد. ما در دنیایی زندگی می کنیم که تکنیک ها درهم فرو می روند. اولین مشکل یک پژوهشگر کیفی این است که بخواهد همه چیز را ثبت کند که درست نیست، چون در بین این همه تکنیک نمی تواند همه را داشته باشد.

سپس در بحث قالب و محتوا به  مواردی اشاره شد؛

1-      محیط شناسی : کلیه فضای فعالیت(action) که حتی خود را در آن می بینیم. محیط شناسی به پنج بخش مکان، زمان، شرایط، سوژه، و ابژه تقسیم می گردد. سوژه به عنوان عامل به ما این امکان را می دهد که فقط آنچه مهم است رامورد مطالعه قرار دهیم. ابژه به برآیند به دست آمده از سوژه گفته می شود.

2-     فراوانی: وقتی می خواهیم یک فرضیه علمی بسازیم باید همه ی قالب ها و همه ی فعایتهای تکنیکی در این فعالیت نقش داشته باشند. مثلا می گوییم اگر تعداد صندلی های داخل کلاس کاهش پیدا کند تعداد دانشجویان سروقت افزایش پیدا می کند چون می دانند اگر دیر به کلاس برسند صندلی نخواهند داشت. یک متغیر وابسته را از این طریق به یک متغیر مستقل تبدیل می کنیم.

ایشان در پایان سخنرانی خود به این نکته اشاره کردند که در بحث پژوهش کیفی باید گزینش کرد چون باید سودی که به دست می آوریم از هزینه ای که کردیم بیشتر باشد.

در پایان جلسه، سوالاتی از سوی حضار مطرح گردید و دکتر رمضانی به آنان پاسخ دادند.

جلسه ساعت 1:30 به پایان رسید.

نویسنده گزارش: بنی اقبال