پیش بینی تاب آوری کودکان
نقش عوامل فردی و بافتی در پیش بینی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده
تاب آوری به عنوان یکی از سازه های روانشناسی مثبت، در گستره پژوهش های روانشناسی جایگاه ویژهای یافته است.
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های فردی و بافتی در پیش بینی تاب آوری کودکان و نوجوانان مقیم در مراکز شبه خانواده بود.
روش:پژوهش حاضر مقطعی-توصیفی و از نوع همبستگی بود.
جامعه آماری این پژوهش را تمامی دختران و پسران سنین نه تا هجده سال(صد و چهل نفر)، مقیم در مراکز شبه خانواده استان اصفهان در سال ۱۳۹۵تشکیل داده اند.
نمونه مورد مطالعه صد نفر از کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودندکه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.
به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس های تاب آوری کودکان و نوجوانان،پرسشنامه دلبستگی به همسالان مقیاس عزت نفس حیطه های خاص(فرم کوتاه)، آزمون ماتریس های پیش رونده ریون و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج نشان داد، متغیرهای دلبستگی به همسالان و عزت نفس پیش بینی کننده های مثبت تاب آوری و مدت زندگی قبلی با مادر، سن پیش بینی کننده منفی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودند.
متغیر های سن و مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده های مثبت در آسیب پذیری و دلبستگی به همسالان، عزت نفس پیش بینی کننده های منفی آسیب پذیری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودند.
بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر کمک به غنای مباحث نظری حوزه تاب آوری، با شناسایی عوامل فردی و بافتی پیش بینی کننده تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده می تواند برای مراکز و سازمان های حمایتی-درمانی و خدماتی-پذیرای کودکان و نوجوانان بی سرپرست یا بدسرپرست، تاثیر کاربردی قابل توجهی داشته باشد.
نقش عوامل فردی و بافتی در پیش بینی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده

شبه خانواده بهزیستی به گروهی از افراد اشاره دارد که با وجود نداشتن رابطه خانوادگی سنتی، به صورت یک واحد اجتماعی و حمایتی عمل میکنند. این مفهوم در جوامع مختلف به دلایل گوناگون شکل میگیرد، از جمله نیاز به حمایت اجتماعی، اقتصادی یا عاطفی. در ادامه به توضیح بیشتر در مورد شبه خانواده بهزیستی میپردازیم.
مفهوم شبه خانواده بهزیستی
شبه خانواده بهزیستی به عنوان یک ساختار اجتماعی غیرسنتی عمل میکند که در آن افراد با هم زندگی میکنند یا به صورت منظم با یکدیگر در تعامل هستند، اما از نظر قانونی یا زیستشناختی با هم مرتبط نیستند. این ساختار میتواند به دلیل نیاز به حمایت مالی، عاطفی یا اجتماعی شکل بگیرد. اعضای این گروه ممکن است از دوستان، هماتاقیها، یا افراد دیگر باشند که به یکدیگر وابسته شدهاند.