آموزش تابآوری کودکان به معنای تقویت توانایی آنها برای مقابله با چالشها، استرسها و مشکلات زندگی است.
این مهارت به کودکان کمک میکند تا پس از مواجهه با شرایط دشوار، بتوانند به سرعت به وضعیت عادی بازگردند و حتی از این تجربیات برای رشد شخصیتی خود استفاده کنند.
تابآوری به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست، بلکه به کودکان میآموزد چگونه با احساسات منفی مانند اضطراب، غم یا ناامیدی کنار بیایند و راهحلهایی برای بهبود شرایط پیدا کنند.
اولین گام در آموزش تابآوری، ایجاد خودآگاهی در کودکان است.
کودکان باید یاد بگیرند احساسات خود را شناسایی کنند و بدانند چه چیزی آنها را خوشحال یا ناراحت میکند. این خودآگاهی به آنها کمک میکند تا در مواقع استرسزا، راههای آرامسازی خود را پیدا کنند. برای مثال، والدین میتوانند از کودکان بخواهند فعالیتهایی که به آنها آرامش میدهد را روی کاغذ بنویسند و در مواقع نیاز از آنها استفاده کنند.
خودآگاهی سنگ بنای تابآوری است.
آموزش خودآگاهی به کودکان شامل کمک به آنها برای شناخت و درک احساسات، افکار و واکنشهای خود در شرایط مختلف است.
این فرآیند شامل تشویق کودکان به توجه به احساسات بدنی و روانی خود، شناسایی الگوهای فکری و رفتاری و درک نقاط قوت و ضعف خود میشود.
با افزایش خودآگاهی، کودکان بهتر میتوانند احساسات خود را مدیریت کنند، تصمیمات آگاهانه بگیرند و با چالشها به شیوهای مؤثرتر روبرو شوند، که همه اینها به تقویت تابآوری آنها کمک میکند.
دومین گام، آموزش مهارتهای حل مسئله است.
کودکان باید یاد بگیرند چگونه مشکلات را شناسایی کنند، راهحلهای ممکن را بررسی کنند و بهترین گزینه را انتخاب نمایند. این فرآیند نه تنها اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد، بلکه به آنها میآموزد که شکست بخشی طبیعی از زندگی است و میتوان از آن درس گرفت. والدین میتوانند با اجازه دادن به کودکان برای حل مشکلات کوچک، این مهارت را در آنها تقویت کنند.
گام دوم در آموزش تابآوری، آموزش مهارتهای حل مسئله است.
مهارتهای حل مسئله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، تولید راهحلهای جایگزین، ارزیابی اثربخشی هر راهحل و اجرای بهترین راه حل را در بر میگیرد.
با یادگیری نحوه حل مشکلات مؤثر، افراد میتوانند احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند و احتمال غلبه بر چالش ها را افزایش دهند.
علاوه بر این، مهارتهای حل مسئله میتواند به افراد کمک کند تا سازگارتر و انعطافپذیرتر باشند، زیرا آنها یاد میگیرند که چگونه در مواجهه با موانع راههای خلاقانه برای حرکت به جلو بیابند.
سومین گام، ایجاد محیطی امن و حمایتی است.
روابط قوی با والدین، معلمان و دیگر افراد مهم در زندگی کودکان، پایهای اساسی برای تابآوری آنها فراهم میکند. کودکان در چنین محیطی احساس امنیت و تعلق میکنند، که به آنها اجازه میدهد با اعتماد به نفس بیشتری با چالشها روبرو شوند. حمایت عاطفی و تشویق به بیان احساسات نیز نقش مهمی در این فرآیند دارد.
ایجاد یک محیط امن و حمایتی، سومین گام اساسی در آموزش تابآوری به افراد است.
این محیط باید به گونهای باشد که فرد احساس امنیت و آرامش کند، بتواند بدون ترس از قضاوت یا تنبیه، احساسات و تجربیات خود را بیان کند و از حمایت و همدلی دیگران برخوردار باشد.
وجود چنین فضایی به فرد کمک میکند تا با چالشها و مشکلات خود بهتر مقابله کند، از اشتباهات خود درس بگیرد و اعتماد به نفس خود را افزایش دهد.
چهارمین گام، آموزش مدیریت استرس و هیجانات است.
کودکان باید یاد بگیرند چگونه احساسات خود را مدیریت کنند و از تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، تمرکز و ذهنآگاهی استفاده نمایند. این مهارتها به آنها کمک میکند تا در مواقع استرسزا، آرامش خود را حفظ کنند و تصمیمات بهتری بگیرند. والدین میتوانند با مدلسازی رفتارهای مثبت، این مهارتها را به کودکان آموزش دهند.
چهارمین گام در این آموزش مدیریتاسترس وتنظیم هیجانات است با توسعه این مهارت ها، افراد می توانند انعطاف پذیرتر شوند، استرس را بهتر مدیریت کنند و هیجانات خود را به طور موثرتری تنظیم کنند، و در نهایت به بهبود سلامت روانی و رفاه کلی منجر شوند.
تشویق به مستقل شدن و تصمیمگیری نیز بخشی مهم از آموزش تابآوری است. کودکان باید فرصت داشته باشند تا در کارهای کوچک مستقل عمل کنند و تصمیمات خود را بگیرند. این تجربیات به آنها کمک میکند تا احساس مسئولیت و کنترل بر زندگی خود را توسعه دهند. والدین میتوانند با تشویق کودکان به انجام وظایف کوچک و قدردانی از تلاشهای آنها، این فرآیند را تسهیل کنند.
آموزش تابآوری کودکان یک فرآیند تدریجی است که نیاز به صبر، حمایت و مشارکت فعال والدین و مربیان دارد.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در خاتمه آورده است با ترکیب این روشها، کودکان میتوانند مهارتهای لازم برای مقابله با چالشهای زندگی را کسب کنند و به بزرگسالانی قوی و انعطافپذیر تبدیل شوند.