روایت درمانی و تاب آوری دختران طلاق

هدف: بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مشکلات رفتاری ـ هیجانی دختران والدین مطلقه دوره ابتدایی شهر اصفهان بود.

روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه دختران ۷ تا ۱۲ ساله والدین مطلقه شهر اصفهان بود که در مدارس ابتدایی دخترانه مشغول به تحصیل بودند. ۲۴ نفر از دختران طلاق واجد ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مقیاس مشکلات رفتاری- هیجانی بود. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت نه جلسه ۹۰ دقیقه ای(به صورت هفتگی) تحت روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته ها: نتایج نشان داد روایت درمانی بر سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان به صورت معناداری اثرگذار بود (۰۵/۰>P).

نتیجه گیری: روایت درمانی گروهی رویکرد مؤثری است که می تواند احساسات و باورهای منفی کودکان نسبت به طلاق والدین شان و مشکلات رفتاری ـ هیجانی آنها را کاهش دهد و همچنین می تواند احساسات و نگرش های مثبت نسبت به والدین و تاب آوری را در آنها افزایش دهد و در نهایت منجر به افزایش سازگاری آنها با طلاق والدین شود.

 

 

روایت درمانی و تاب آوری دختران طلاق
روایت درمانی و تاب آوری دختران طلاق

 

 

روایت درمانی نوعی از درمان‌های ساختارگرا است که در آن درمانگر و درمان‌جو به بررسی داستان‌های زندگی فرد و معانی و بافت آن‌ها می‌پردازند.

هدف این درمان، جدا کردن فرد از مشکل و اجازه دادن به او برای بیرونی کردن مسائل به جای درونی کردن آن‌ها است.

در این روش، درمانگر به مراجع کمک می‌کند تا با بازگو کردن داستان‌ها از دیدگاه‌های مختلف، مشکلات زندگی خود را حل کند و با تکیه بر مهارت‌ها و احساس هدفمندی خود، در زمان‌های دشوار راهنمایی شود.

درمانگران روایت‌درمانی معتقدند که افراد با ساختن داستان‌هایی درباره زندگی خود، خود را خلق می‌کنند و این داستان‌ها بخشی از هویت آن‌ها می‌شوند.

در فرایند روایت درمانی، سه مرحله عمده وجود دارد: بیرونی کردن مشکل، بازنویسی گفتگوها و به خاطر سپردن گفتگوها.

در مرحله اول، درمان‌جو یک تعریف نزدیک به مشکل ارائه می‌دهد، تأثیرات آن را ارزیابی می‌کند و ارزیابی خود را توجیه می‌کنند

در مرحله دوم، درمانگر به درمان‌جو کمک می‌کند تا جنبه‌های نادیده گرفته‌شده خود را ببیند و روایت مشکل‌محور را تغییر دهد.

و در مرحله سوم درمانگر گفتگوهایی را به خاطر می‌سپارد که درمان‌جو را به طور فعال درگیر این فرایند می‌کند، روابط او را بازسازی می‌کند و به او کمک می‌کند تا معنایی در داستان‌های خود پیدا کند که دیگر پر از مشکل و مقاومت نباشد.

روایت درمانی با تأکید بر داستان‌هایی که افراد در طول زندگی خود ساخته‌اند، به آن‌ها کمک می‌کند تا متخصص زندگی خود شوند.

این رویکرد با جدا دیدن افراد از مشکلاتشان، به مراجعان این امکان را می‌دهد تا از مسئله خود فاصله بگیرند و ببینند که آیا مشکل بیش از آسیب رساندن، به آن‌ها کمک یا از آن‌ها محافظت می‌کند.

با این دیدگاه جدید، افراد احساس قدرت بیشتری برای ایجاد تغییرات در الگوهای فکری و رفتاری خود می‌کنند و داستان زندگی خود را به گونه‌ای بازنویسی می‌کنند که هویت، توانایی‌ها و اهدافشان را منعکس کند.