نقش رسانه در مسیر تابآوری و فراز و فرود اجتماعی
رسانهها بهعنوان یکی از نیروهای شکلدهنده به افکار و رفتارهای جمعی، نقشی دوگانه در تابآوری و نوسانات اجتماعی ایفا میکنند.
از سویی، میتوانند به عنوان ابزاری توانمندساز، جامعه را در برابر بحرانها مقاومتر کنند و از سوی دیگر، تحت تأثیر رویکردهای غیرمسئولانه، ممکن است تنشها را تشدید یا آسیبهای روانی جمعی ایجاد کنند.
رسانهها و شبکههای اجتماعی به عنوان یک شمشیر دو لبه عمل میکنند، زیرا هم مزایای قابل توجهی دارند و هم چالشهای مهمی را به همراه میآورند.
از یک طرف، این پلتفرمها به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای ارتباطات، آموزش، و تعاملات اجتماعی عمل میکنند.
آنها به مردم این امکان را میدهند که از هر جای جهان به یکدیگر متصل شوند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند، و در مباحثات مختلف شرکت کنند.
آگاهی مخاطبان از محتوای رسانهای و حمایت از روزنامهنگاری دقیق و هدفمند، کلید تبدیل رسانه به اهرمی برای تقویت تابآوری اجتماعی است.
رسانههای اجتماعی همچنین در شکلدهی به گفتمان سیاسی و فرهنگی نقش مهمی دارند و میتوانند به عنوان ابزارهای مؤثر برای ترویج دموکراسی و آگاهی اجتماعی استفاده شوند.
از طرف دیگر، رسانهها و شبکههای اجتماعی میتوانند منجر به چالشهای جدی در روابط انسانی و سلامت روانی شوند.
استفاده بیش از حد از این پلتفرمها با افزایش افسردگی، اضطراب، و کاهش عزت نفس در نوجوانان و بزرگسالان مرتبط است.
انتشار اخبار و اطلاعات نادرست میتواند به تیره شدن روابط میان فردی و ایجاد تنشهای اجتماعی منجر شود.
رسانههای اجتماعی با ارائه تصاویر غیر واقعی از زندگی دیگران، افراد را تحت فشار قرار میدهند تا خود را با استانداردهای نادرست مقایسه کنند، که میتواند به کمالگرایی و نارضایتی از خود منجر شود.
در مجموع، استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی باید با آگاهی و مدیریت مناسب انجام شود تا از مزایای آنها بهرهمند شویم و از چالشهای احتمالی جلوگیری کنیم.
آموزش افراد در مورد استفاده هوشمندانه از این پلتفرمها و آگاهی از اثرات بالقوه آنها میتواند به کاهش اثرات منفی و ترویج همزیستی مسالمتآمیز کمک کند.
با درک دوگانه بودن رسانهها و شبکههای اجتماعی، میتوانیم از آنها به عنوان ابزارهایی برای پیشرفت و توسعه اجتماعی استفاده کنیم و در عین حال از خطرات احتمالی آنها آگاه باشیم.
رسانهها و شبکههای اجتماعی همانند یک شمشیر دو لبه عمل میکنند:
از یک سو، میتوانند به ابزاری توانمندساز برای افزایش آگاهی، ترویج همکاری اجتماعی و ایجاد فضایی برای اشتراک تجربیات تبدیل شوند، از سوی دیگر، میتوانند به منبعی برای گسترش شایعات، تشدید تنشهای اجتماعی، و ایجاد اضطراب جمعی مبدل شوند، بهویژه زمانی که محتوای غیرمستند یا تحریکآمیز در آنها منتشر میشود.
بهعنوان مثال، پوشش بیرویه از خشونت یا تأکید بر استانداردهای غیرواقعبینانه، میتواند به احساس ناامیدی، تنهایی یا ناکامی در مخاطبان منجر شود.
در مواقع بحران مانند زلزله، سیل یا همهگیری بیماریها، رسانههای معتبر با انتقال بهموقع اطلاعات، آموزش روشهای مقابله و معرفی منابع کمکی، به کاهش اضطراب عمومی و تقویت همکاری اجتماعی کمک میکنند. اما در مقابل، پوششهای بیرویه و تکرار خبرهای منفی میتواند احساس ناامیدی و بیاعتمادی را در جامعه تقویت کند و فرآیند تابآوری را کند یا مختل سازد.
در بعد فرهنگی، رسانهها میتوانند به عنوان پلی میان ارزشهای سنتی و نیازهای مدرن عمل کنند و به جامعه کمک کنند تا در برابر تغییرات ناگهانی مقاومت کند.
برنامههای آموزشی، مستندهای تاریخی و محتوای هنری الهامبخش میتوانند هویت فرهنگی را تقویت کرده و به افراد اجازه دهند تا با اتکا به میراث خود، با چالشهای جدید کنار بیایند.
از طرفی، رسانههایی که به ترویج فرهنگ مصرفگرایی، تبعیض یا استانداردهای غیرقابل دستیابی میپردازند، ممکن است اضطراب اجتماعی را افزایش داده و شکاف میان «فراز» (انتظارات غیرواقعبینانه) و «فرود» (واقعیت زندگی) را عمیقتر کنند.
بهعنوان مثال، نمایش بیشازحد زندگی لوکس در فضای مجازی، میتواند احساس ناکامی و نارضایتی را در بین اقشار مختلف جامعه تشدید کند.
رسانهها و شبکه های اجتماعی نیز به عنوان یک شمشیر دو لبه عمل میکنند.
از یک سو، میتوانند فضایی برای حمایت جمعی، اشتراک تجربیات و سازماندهی کمپینهای اجتماعی فراهم کنند که به تابآوری گروهی کمک میکند.
رسانه و شبکه های اجتماعی گاهی توانسته اند از طریق کارزارهای رسانه ای فشار عمومی را برای تغییر سیاستها ایجاد کنند.
از سوی دیگر، این فضای مجازی ممکن است به محلی برای انتشار شایعات، توهینها و تنشهای غیرضروری تبدیل شود که اعتماد اجتماعی را کاهش داده و فرایند بهبودی جامعه پس از بحران را به تعویق بیندازد.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در پایان آورده است نقش رسانه در تابآوری و نوسانات اجتماعی به اخلاق و مسئولیتپذیری آنها بستگی دارد. رسانههایی که با دقت و تعادل عمل میکنند، میتوانند به عنوان نیرویی مثبت، جامعه را در شناخت تهدیدها، یادگیری از تجربیات منفی و تبدیل شکستها به فرصتهای پیشرفت یاری کنند.
در مقابل، رسانههایی که تنها به دنبال جلب توجه هستند و به حقایق پایبند نیستند، ممکن است به عاملی تخریبی تبدیل شوند که فرازها را بیمعنا و فرودها را غیرقابل کنترل میکند.
بنظر میرسد نقش رسانه در تابآوری اجتماعی در نهایت منوط به آگاهی مخاطبان از محتوای رسانهای و حمایت از روزنامهنگاری دقیق و هدفمند، کلید تبدیل رسانه به اهرمی برای تقویت تابآوری اجتماعی است.
