نقش مددکاران اجتماعی در مسیر پرفراز و فرود تاب آوری
مددکاران اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان اصلی حمایت اجتماعی، نقشی کلیدی در تقویت تاب آوری افراد و جوامع در برابر چالش ها و بحران ها ایفا می کنند.
آنها با شناخت دقیق از نیازها، آسیب ها و پتانسیل های افراد، برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلندمدتی را طراحی می کنند تا به افراد کمک کنند تا از درون خود توان مقابله با ناامیدی، فشارها و تغییرات ناگهانی را پیدا کنند.
در طول مسیر تاب آوری، مددکاران همچون پلی بین منابع فردی و اجتماعی عمل می کنند؛ به این معنا که نه تنها به توانمندسازی فرد می پردازند، بلکه شبکه های حمایتی را شناسایی و تقویت می کنند تا فرد در لحظات «فرود» یا اوج بحران، تنها نباشد. این نقش در همه سطوح، از مشاوره فردی گرفته تا مداخلات جمعی، قابل ردیابی است.
در سطح فردی، مددکاران اجتماعی با استفاده از رویکردهایی مانند درمان شناختی-رفتاری، آموزش مهارت های مقابله ای و تقویت هوش هیجانی، به افراد کمک می کنند تا در روزهای سخت زندگی مانند شکست های حرفه ای، بیماری های ناگهانی یا تغییرات ناگهانی را مدیریت کنند و در عین حال، در مواقع «فرود» یا احساس ناتوانی، از آنها حمایت روانشناختی کنند.
به عنوان مثال، در مواجهه با بیماری های مزمن، مددکار اجتماعی نه تنها منابع مالی و درمانی را برای فرد فراهم می کند، بلکه به وی یاد می دهد چگونه با تغییر نقش اجتماعی خود (مانند از دست دادن توانایی کار) کنار بیاید و هویت جدیدی برای خود بسازد. این فرآیند، تاب آوری فرد را در درازمدت تقویت می کند.
در سطح خانواده و گروه، مددکاران اجتماعی به عنوان واسطه های ارتباطی عمل کرده و به حل تعارضات، کاهش استرس های ناشی از روابط ناسالم و افزایش همکاری بین اعضای خانواده کمک می کنند. آنها با برگزاری جلسات مشاوره خانواده، آموزش والدین درباره روش های پرورش کودکان مقاوم، و تشویق مشارکت فرزندان در تصمیم گیری ها، خانواده را به یک واحد حمایتی تبدیل می کنند.
این امر به ویژه در خانواده هایی که با فقر، طلاق یا اعتیاد مواجه هستند، نقش تعیین کننده ای دارد. به طور مثال، در مواردی که والدین ناتوانی مالی دارند، مددکار اجتماعی می تواند با ارتباط آنها با موسسات خیریه یا برنامه های دولتی، فشارهای اقتصادی را کاهش دهد و به خانواده فرصتی برای بازسازی تاب آوری جمعی بدهد.
مددکاران اجتماعی به عنوان طراحان و مجریان برنامه های پیشگیرانه و توسعه ای، به تقویت سرمایه اجتماعی و تاب آوری جمعی می پردازند.
آنها از طریق ایجاد مراکز مشاوره محلی، تاسیس گروه های حمایتی برای قربانیان خشونت یا سوءمصرف مواد، و طراحی کمپین های آگاهی بخشی، فضایی امن برای بیان نیازها و مسائل ایجاد می کنند. همچنین، با همکاری سازمان های غیردولتی و نهادهای دولتی، برنامه هایی مانند آموزش مهارت های زندگی به نوجوانان در مناطق محروم یا حمایت از زنان سرپرست خانوار را راه اندازی می کنند.
این مداخلات گروهی نه تنها تاب آوری افراد را افزایش می دهد، بلکه به کل جامعه کمک می کند تا در برابر بحران های گسترده تر مانند بلایای طبیعی یا بیماری های همه گیر مقاومت کند.
نقش مددکاران اجتماعی در مسیر تاب آوری، تنها به حمایت مستقیم ختم نمی شود؛ بلکه آنها به عنوان نمایندگان حقوق اجتماعی، در عرصه سیاست گذاری نیز فعالیت می کنند.
با شناسایی شکاف های نظام های حمایتی موجود، مددکاران گزارش های تحلیلی تهیه کرده و پیشنهاداتی برای بهبود قوانین مرتبط با بهداشت روان، حمایت از گروه های آسیب پذیر و کاهش نابرابری های اجتماعی ارائه می دهند.
به عنوان مثال، مددکاران می توانند با مطالعه موارد فراوان خشونت علیه زنان، به دولت یا سازمان های بین المللی گزارش هایی ارائه دهند که منجر به تغییر سیاست ها و تخصیص بودجه بیشتر برای مراکز حمایت از زنان شود. این رویکرد سیستمی، تاب آوری را از یک مفهوم فردی به یک رویکرد جامع اجتماعی-سیاسی تبدیل می کند که در آن، مددکاران پلی بین رنج حال افراد و تحول ساختارهای قدرت هستند.
مددکاران اجتماعی با ترکیب علم، هنر و اخلاق، به افراد و جوامع کمک می کنند تا از «فرودهای» ناگهانی زندگی درس بگیرند و انرژی لازم برای رسیدن به «پرفرازهای» جدید را پیدا کنند.
آنها نه تنها درمانگر هستند، بلکه مربی، واسطه، و مدافع حقوق اجتماعی نیز محسوب می شوند که با حضور فعال خود، مسیر تاب آوری را از تاریکی بیشترین فشارها به سمت روشنایی امید و عمل می رسانند. این نقش چندبعدی، آنها را به یکی از مهم ترین بازیگران در صحنه مقاومت اجتماعی در برابر ناامیدی تبدیل کرده است.
فاصله بین مقصد و مبدا را مسیر می نامیم این میتواند کوتاهترین تعریف مسیر تاب آوری باشد.
مسیر تاب آوری به معنای تلاش بیشتر به معنای متعارف نیست، بلکه حرکت با جریان زندگی است تا در مقابل آن. این شامل هدایت جریان های زندگی برای پایداری و رشد ، رسیدن به اهداف و کمک به دیگران است.
این فضا آکنده از تعاملات است. نقطه عزیمت در این مسیر از فرد، خانواده، جامعه، سامانه و سیستم آسیب پذیر آغاز می گردد و به سمت فرد، خانواده و جامعه تاب آور ادامه خواهد یافت.
