تابآوری و امنیت اجتماعی
بقلم دکتر علیرضا صارمی
تابآوری (Resiliency) و امنیت اجتماعی نقش تعیینکنندهای در پایداری و پیشرفت جوامع ایفا میکنند.
تابآوری اجتماعی به عنوان توانایی جامعه در رویارویی با چالشها و بحرانها نقش مهمی در حفظ امنیت اجتماعی دارد.
تابآوری به توانایی جامعه در مقابله با بحرانها، جذب تنشها، و بازیابی تعادل پس از شوکهای طبیعی یا انسانی اشاره دارد.
بعبارت دیگر امنیت اجتماعی شامل حفاظت از حقوق و آزادیهای افراد است که با تابآوری اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد.
در جامعهای که تابآوری بالایی دارد، افراد بیشتر در برابر بحرانها مقاوم هستند و امنیت اجتماعی بهتری وجود دارد.
از منظری دیگر امنیت اجتماعی با وجود قوانین و مقررات مناسب و اجرای درست آنها تقویت میشود و به تابآوری جامعه کمک میکند.
در یک جامعه با تابآوری و امنیت اجتماعی بالا، افراد احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند و این به توسعه پایدار کمک میکند.
این مفهوم نه تنها شامل مقاومت فیزیکی، بلکه توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی افراد و نهادها را نیز در بر میگیرد.
از سوی دیگر، امنیت اجتماعی به شرایطی اشاره دارد که در آن افراد از دسترسی به نیازهای اساسی مانند غذا، مسکن، بهداشت، آموزش و امنیت شغلی برخوردارند و از تبعیض، خشونت و تهدیدات ساختاری در امان هستند.
این دو مفهوم در تعامل با یکدیگر، بستری را برای توسعه پایدار و کاهش آسیبپذیری جوامع فراهم میکنند.
بدون تابآوری، جوامع نمیتوانند در مواجهه با بحرانهایی مانند جنگ، بلایای طبیعی یا بیماریهای همهگیر مقاومت کنند و بدون امنیت اجتماعی، نابرابریها و ناامنیهای ساختاری مانع از پیشرفت و ثبات بلندمدت میشوند.
تابآوری اجتماعی بر پایه عوامل مختلفی شکل میگیرد که از آن جمله میتوان به سرمایه اجتماعی، نهادهای قوی و شفاف، زیرساختهای پایدار و آگاهی عمومی اشاره کرد.
سرمایه اجتماعی شامل شبکههای اعتماد، مشارکت شهروندی و همبستگی جمعی است که در مواقع بحران، افراد را قادر میسازد تا از طریق همکاری و حمایت متقابل، مشکلات را مدیریت کنند.
نهادهای مؤثر نیز با ایجاد سیاستهای پیشگیرانه و واکنش سریع، نقش محوری در کاهش آسیبها دارند.
به عنوان مثال، در کشورهایی که نظامهای بهداشتی و اضطراری مجهز دارند، تلفات ناشی از سوانح طبیعی به مراتب کمتر است.
علاوه بر این، زیرساختهای مقاوم مانند سیستمهای حملونقل پایدار، شبکههای انرژی تجدیدپذیر و شهرهای هوشمند، توان جامعه را در تحمل بحرانها افزایش میدهند.
آموزش و فرهنگ نیز به عنوان اهرمهای تابآوری، افراد را برای مقابله با تغییرات آماده میکنند. جوامعی که به آموزش مداوم و ارتقای مهارتهای شهروندان اهمیت میدهند، انعطافپذیرترند و میتوانند فرصتهای جدید را در شرایط ناپایدار شناسایی کنند.
امنیت اجتماعی پیشنیاز اصلی رفاه عمومی و توسعه عادلانه است.
زمانی که افراد از دسترسی به خدمات اساسی محروم هستند یا در معرض تبعیض و ناامنی قرار دارند، امکان مشارکت مؤثر در فرآیندهای اقتصادی و سیاسی برایشان محدود میشود.
امنیت اجتماعی نه تنها شامل تأمین نیازهای فیزیولوژیکی است، بلکه حفظ حقوق شهروندی، دسترسی به عدالت، و ایجاد فرصتهای برابر را نیز در بر میگیرد.
سیستمهای تأمین اجتماعی مانند بیمه بیکاری، کمکهای غیرقابلفروش و مراقبتهای بهداشتی عمومی، با کاهش ناامنی اقتصادی، استرس روانی افراد را کاهش میدهند و به آنها اجازه میدهند تا به توسعه خود و جامعه بپردازند.
به عنوان مثال، در کشورهایی با شبکه حمایتی قوی، نرخ فقر و جرم پایینتر است و اعتماد عمومی به نهادها افزایش مییابد.
امنیت اجتماعی همچنین از تنشهای ناشی از نابرابریهای طبقاتی جلوگیری کرده و به وحدت اجتماعی کمک میکند.
بدون این امنیت، جوامع مستعد تنشهای داخلی، مهاجرت غیرقانونی و حتی درگیریهای سیاسی میشوند.
تابآوری و امنیت اجتماعی در یک چرخه متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
امنیت اجتماعی با کاهش آسیبپذیری افراد، پایههای تابآوری را تقویت میکند.
برای نمونه، دسترسی به آموزش و مهارتهای حرفهای، افراد را در برابر نوسانات بازار کار مقاوم میسازد.
از سوی دیگر، جوامع تابآور با ایجاد نهادهای شفاف و مسئولیتپذیر، امنیت اجتماعی را تأمین میکنند.
هنگامی که مردم احساس میکنند نهادهای دولتی و خصوصی قابل اعتماد هستند، تمایل بیشتری به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی پیدا میکنند.
این تعامل در مقابله با بحرانهای بزرگ مانند تغییرات اقلیمی یا بیماریهای همهگیر نیز مشهود است.
جوامعی که سیستمهای امنیت اجتماعی قوی دارند، میتوانند منابع را به طور عادلانه توزیع کرده و از گروههای آسیبپذیر محافظت کنند، در حالی که تابآوری اجتماعی به آنها کمک میکند تا پس از بحران، به سرعت به روند عادی بازگردند.
به این ترتیب، ترکیب این دو عنصر، جامعه را در برابر تهدیدات کوتاهمدت و بلندمدت مقاوم میسازد.
با وجود اهمیت تابآوری و امنیت اجتماعی، بسیاری از جوامع با موانعی مانند کمبود منابع، فساد، نابرابری و تغییرات سریع اقلیمی مواجه هستند.
برای غلبه بر این چالشها، نیاز به رویکردهای جامع و مشارکتی است. سیاستگذاران باید با مشارکت جامعه مدنی، بخش خصوصی و سازمانهای بینالمللی، برنامههایی را طراحی کنند که هم امنیت اجتماعی را تأمین و هم تابآوری را افزایش دهد.
این کار شامل سرمایهگذاری در آموزش و فناوری، اصلاح نهادها، و توزیع عادلانه منابع است.
توجه به ابعاد فرهنگی و محلی بسیار حیاتی است، زیرا راهکارهای موفق باید با ارزشها و نیازهای خاص هر جامعه هماهنگ باشند.
تقویت تابآوری و امنیت اجتماعی نه تنها به عنوان یک ضرورت اخلاقی، بلکه به عنوان یک استراتژی هوشمند برای بقای بلندمدت جوامع در عصر پرتنش و پیچیده کنونی شناخته میشود.
