نقش فعالان سلامت روان بعنوان مهندسان اجتماعی در تابآوری جنگ
تابآوری جنگ
وظایف سازمانهای مردمنهاد و فعالان سلامت روان در دوران جنگ
دکتر محمدرضا مقدسی بنیانگذار خانه تاب آوری در ادامه آورده است که سازمانهای مردمنهاد و فعالان سلامت روان در دوران جنگ، مهندسان اجتماعی تابآوری جنگ هستند.
در دوران ویرانگر جنگ، سازمانهای مردمنهاد (سمنها) و فعالان عرصه سلامت روان نقشی حیاتی و چندبعدی در حفظ و تقویت سلامت روانی جامعه و ایجاد تابآوری جنگ ایفا میکنند.
تابآوری جنگ به معنای ظرفیت افراد، خانوادهها و جوامع برای مقاومت در برابر ضربات ناشی از درگیریها، تطبیق با شرایط بحرانی و بازسازی روانی و اجتماعی پس از آسیبها است.
وظیفه اصلی این نهادها و افراد، فراتر از ارائه خدمات درمانی صرف، تمرکز بر مداخلات روانی-اجتماعی است که به مردم کمک میکند تا در برابر استرسهای بیسابقه جنگ ایستادگی کنند، امید خود را حفظ نمایند و از فروپاشی روانی و اجتماعی جلوگیری شود.
این تلاشها سنگ بنای تابآوری جنگ در سطح خرد و کلان است.
سازمانهای مردم نهاد وجمعیت های خیریه اغلب در خط مقدم ارائه خدمات مستقیم به آسیبدیدگان جنگ فعالیت میکنند.
این شامل مداخله در بحران برای قربانیان مستقیم خشونت، مشاوره فردی و گروهی برای مدیریت ترومای جنگی، اضطراب، افسردگی و اندوه شدید، و همچنین ایجاد فضاهای امن برای بیان احساسات و کاهش انزوا است.
تشکیل گروههای حمایتی همتجربه، راهاندازی خطوط تلفنی بحران، و استقرار تیمهای سیار در مناطق امنتر یا پناهگاهها از اقدامات ضروری است.
هدف این مداخلات نه تنها کاهش رنج فوری، بلکه تقویت مکانیسمهای مقابلهای سالم و توانمندسازی روانی افراد برای رویارویی با چالشهای مداوم است، که مستقیماً به افزایش تابآوری جنگ در سطح فردی و خانوادگی کمک میکند.
* تمرکز بر گروههای آسیبپذیر و ترویج انسجام اجتماعی
کودکان، زنان، سالمندان، افراد دارای معلولیت و پناهندگان از آسیبپذیرترین گروهها در جنگ هستند.
سمنها و فعالان سلامت روان، برنامههای ویژهای برای این گروهها طراحی و اجرا میکنند، مانند بازیدرمانی و هنردرمانی برای کودکان، حمایت روانی ویژه از بازماندگان خشونت جنسیتی، و مراقبت از سلامت روان سالمندان. علاوه بر این، آنها با ایجاد فرصتهایی برای ارتباطات مثبت، فعالیتهای مشترک و تقویت شبکههای حمایتی محلی (حتی در شرایط سخت)، به حفظ و تقویت انسجام اجتماعی میپردازند.
انسجام اجتماعی در تابآوری جنگ بسیار مهم است، چرا که حس تعلق، همبستگی و حمایت متقابل را در جامعه تقویت میکند و مانع از فروپاشی روابط اجتماعی میشود.
افزایش سواد سلامت روان جامعه در شرایط جنگ ضروری است.
سمنها کارگاههای آموزشی گستردهای برگزار میکنند تا به مردم مهارتهای عملی مانند مدیریت استرس و اضطراب، شناسایی علائم هشداردهنده مشکلات روانی در خود و دیگران، ارتباط موثر در شرایط بحران، و مراقبتهای اولیه روانشناختی (PFA) را بیاموزند.
آنها به آموزش داوطلبان محلی و کارکنان سازمانهای ارائهدهنده خدمات (مانند امدادگران، معلمان) میپردازند تا ظرفیت پاسخگویی به نیازهای روانی-اجتماعی در سطح جامعه گسترش یابد.
این آموزشها، جامعه را بهطور فعال در فرآیند مراقبت از سلامت روان خود و دیگران درگیر کرده و پایههای تابآوری جنگ را در طول زمان مستحکم میسازد
فعالان این عرصه وظیفه مهم مستندسازی تاثیرات جنگ بر سلامت روان و اثربخشی مداخلات انجامشده را نیز میتوانند بر عهده داشته باشند.
این دادهها برای بهبود خدمات، تخصیص منابع و جلب حمایت بینالمللی حیاتی است.
همزمان، آنها از طریق پژوهشهای میدانی به درک عمیقتر نیازها و چالشهای خاص کمک میکنند. در سطح یاری جویی یا حمایت طلبی (Advocacy)، این سازمانها و افراد، خواستار اولویتدهی به سلامت روان در برنامهریزیهای اضطراری و بلندمدت، تخصیص بودجه کافی، و گنجاندن خدمات روانی-اجتماعی در سیاستهای بازسازی پساجنگ میشوند.
این تلاشها برای تضمین پایداری خدمات سلامت روان و تثبیت تابآوری جنگ بهعنوان یک اولویت ملی و بینالمللی ضروری است.
بنظر میرسد سازمانهای مردمنهاد و فعالان سلامت روان در دوران جنگ، مهندسان اجتماعی تابآوری جنگ هستند.
آنها از طریق ارائه حمایت تخصصی، تمرکز بر آسیبپذیران، آموزش جامعه، تقویت انسجام اجتماعی، مستندسازی و دفاعگری، تلاش میکنند از فروپاشی روانی جامعه جلوگیری کنند،
تشکلهای مدنی میتوانند بذر امید، توانمندی و ظرفیت بازسازی را در میان ویرانیها بکارند.
بهعنوان مهندسان اجتماعی، فعالان سلامت روان با طراحی مداخلات مبتنی بر جامعه میتوانند تابآوری روانی-اجتماعی در جنگ را تقویت کنند.
ده فعالیت پیشنهادی به شرح زیر است:
۱. طراحی شبکههای حمایت روانی-اجتماعی محلهمحور
۲. توسعه پلتفرمهای آموزش مجازی تابآوری جمعی
۳. راهاندازی کمپینهای رسانهای “ایمنی روانی جمعی “
۵. طراحی سیستمهای هشدار اولیه و مکانیسمهای شناسایی گروههای پرخطر
۶. ایجاد گروههای همیار فوریتهای روانی داوطلبان محلی برای مداخله در بحران با پروتکلهای استاندارد
۷. برنامههای “بازیدرمانی جمعی” برای کودکان مناطق جنگی
۸. پروژههای “بازسازی روایتهای امید” در جامعه و خلق معنا از تجربیات جنگ
۹. راهاندازی خطوط امداد شناختی-رفتاری اضطراری و ارائه مشاوره تلفنی فوری با تمرکز بر تکنیکهای خودمدیریتی در بحران)
۱۰. طراحی پلهای ارتباطی بیننسلی وایجاد فضاهای گفتوگوی ساختاریافته بین سالمندان جنگدیده و نسل جوان)
