تابآوری فرهنگی عبارتی است که به توانایی یک جامعه یا فرهنگ برای مقابله، سازگاری و بازسازی در برابر مخاطرهها، بحرانها و تغییرات عمیق اجتماعی، اقتصادی یا محیطی اشاره دارد.
زمانی که به «ابعاد فرهنگی تابآوری» پرداخته میشود، منظور بررسی آن بخش از فرهنگ – یعنی ارزشها، هنجارها، نمادها، هویت، دانش بومی، شبکههای تعامل و مشارکت فرهنگی – است که یک جامعه را در مواجهه با دشواریها توانمند میسازد.
در این نوشتار، تلاش شده است به زبان ساده و روان، با تأکید بر جنبههای فرهنگی، این موضوع تشریح شود، تا خواننده – چه پژوهشگر، چه مدیر، چه شهروند – امکان درک و بهرهگیری از آن را پیدا کند.
ابتدا باید روشن کنیم که تابآوری فرهنگی چیست و چرا مهم است.
سپس وارد توضیح ابعاد گوناگون آن میشویم: هویت و تعلق، مشارکت و شبکههای اجتماعی، دانش بومی و یادگیری، ارزشها و هنجارها، نمادها و حافظه جمعی، و ارتباط با سایر ابعاد تابآوری مانند اقتصاد و محیط. در نهایت به راهکارهایی برای تقویت بعد فرهنگی تابآوری در جوامع میپردازیم.
تعریف تابآوری فرهنگی و اهمیت آن
تابآوری فرهنگی به معنای توانایی یک فرهنگ یا جامعه برای پشت سر گذاشتن فشارها و شوکها، حفظ و بازسازی هویت فرهنگی خود و نیز انعطافپذیری در برابر تغییرات است.
وقتی یک جامعه در معرض بحران است – مثلاً اقتصادی، زیستمحیطی یا اجتماعی – بخش زیادی از مقاومت، نه صرفاً به زیرساختهای فیزیکی یا اقتصادی بازمیگردد، بلکه به آن تعلق فرهنگی، ارتباطات انسانی، دانش و اعتماد متقابل نیز بستگی دارد. در واقع، بعد فرهنگی «زیرساخت نرم» تابآوری است؛ همان چیزی که در زمان بحران، بین فروپاشی و بازسازی تفاوت ایجاد میکند.
چرا این اهمیت دارد؟ چون جوامع فاقد بافت فرهنگی قوی، ممکن است با کوچکترین فشارها دچار از همگسیختگی اجتماعی، کاهش مشارکت، افت احساس مسئولیت و در نهایت کاهش توانایی بازگشت به وضعیت عادی شوند. در مقابل، جوامعی که از پیش هویت، تعلق، شبکهها و دانش محلی پویایی دارند، میتوانند سریعتر واکنش دهند، منابع خود را فعال کنند، همکاری را شکل دهند و نه فقط به حالت قبلی بازگردند، بلکه غالباً با تجربهای برآمده از بحران، به وضعیت بهتری دست یابند. پژوهشی در ایران نشان داده است بین تابآوری و بعد «اجتماعی-فرهنگی» رابطه معناداری وجود دارد.
بنابراین، وقتی درباره تابآوری صحبت میکنیم، توجه به بعد فرهنگی یک ضرورت است.
هویت فرهنگی، تعلق و نمادها
یکی از نخستین ضرورتهایی که برای تابآوری فرهنگی مطرح است، هویت فرهنگی و احساس تعلق است.
هویت فرهنگی یعنی آن بخش از شناخت فرد یا گروه که بیان میکند «من جزئی از این فرهنگ هستم»، «به این جامعه یا محل تعلق دارم».
این تعلق باعث میشود افراد احساس مسئولیت بیشتری نسبت به مکان، گروه یا فرهنگ خود داشته باشند و در مواقع بحران قادر باشند برای حفاظت و بازسازی مشارکت کنند.
وقتی افراد احساس کنند که به مکان و فرهنگشان وابستهاند، انگیزهشان برای مشارکت، همکاری و دوام آوردن بیشتر میشود.
این وابستگی فرهنگی، در بردارنده نمادها، آیینها، ارزشهای مشترک، زبان، روایتهای تاریخی و نیز هویت مکانی است.
برای نمونه، در سطح محلهای، وجود نمادهای فرهنگی، فضاهای مشترک، داستانهای جمعی و آداب و رسوم محلی میتواند احساس تعلق را تقویت کند و موجب شود ساکنان در زمان بحران سریعتر عمل کنند.
از سوی دیگر، زمانی که هویت فرهنگی ضعیف باشد یا تنوع فرهنگی بدون ساختار تعامل باشد، حس بیتعلّقی، بیاعتمادی یا بیتفاوتی ایجاد میشود و تابآوری تضعیف میگردد.
مشارکت فرهنگی، شبکههای اجتماعی و تعاملات انسانی
بعد مهم دیگر بعد فرهنگی تابآوری، مشارکت فرهنگی، شبکههای اجتماعی و تعاملات انسانی است.
فرهنگ صرفاً در حافظه نیست بلکه در عمل و در روابط انسانی تجلی مییابد: گفتگو، همیاری، مشارکت شهروندان، تشکلها، انجمنهای مردمی، فعالیتهای فرهنگی و محلی. این روابط در شرایط بحران، نقش موتور را ایفا میکنند. زمانی که مردم همدیگر را میشناسند، اعتماد دارند، آماده کمک هستند، گروههایی برای هماهنگی و مشارکت دارند، تابآوری افزایش مییابد.
مشارکت فرهنگی سبب میشود منابع کمیابی که در بحران وجود دارد، به شکل مؤثرتر بین افراد توزیع شود، تصمیمگیری جمعی صورت گیرد، راهحلهای بومی شکل بگیرد و بازسازی با مشارکت مردمی انجام شود.
این شبکههای فرهنگی و اجتماعی، نقش «پیوندها» و «مکانیزمهای تعامل» را دارند. خانواده، همسایگان، گروههای محلی، نهادهای اجتماعی، همه جزء این شبکهاند. وقتی این شبکهها فعال هستند، توانایی جامعه برای پاسخگویی سریعتر، مدیریت بحران بهتر و بازسازی پایدارتر میشود.
برخلاف وقتی که جامعه صرفاً بر زیرساختها تکیه دارد اما روابط انسانی ضعیف است؛ در آن صورت، احتمالا بعد فرهنگی تابآوری آسیبپذیر خواهد بود.
دانش بومی، مهارتهای محلی و فرآیند یادگیری
در بطن مفهوم تابآوری فرهنگی، دانش بومی، مهارتهای محلی و فرآیند یادگیری نقش بنیادین دارند.
منظور از دانش بومی، آن بخشی از دانش هستند که در فرهنگ محلی شکل گرفتهاند – یعنی تجربه نسلها، آداب و رسوم، روشهای محلی مواجهه با طبیعت و بحران، شبکههای محلی ارتباطی، راهحلهای بومی. در جوامع تابآور غالباً این دانش اِعمال میشود و با شرایط نوین تلفیق میگردد.
یادگیری نیز عنصر کلیدی است: توانایی جامعه برای آموختن از تجربه، تغییر جهت دادن، انعطافپذیر شدن. فرهنگهای تابآور، نه صرفاً مقاومت در برابر تغییر، بلکه بُعد سازگاری با تغییرات را نیز در خود دارند. وقتی بحران رخ میدهد، مهم است که جامعه نه فقط «برگردد به حالت قبلی»، بلکه «بهتر شود».
این امر نیازمند مهارت محلی، راهحلهای بومی، مشارکت مردمی و فرآیند یادگیری جمعی است. در سطوح شهری یا محلی، محلههایی که دارای «بانک تجربیات محلی»، «گروههای داوطلب» و «آموزشهای محلی» هستند، تابآوری فرهنگیشان بالاتر است.
ارزشها، هنجارها و فرهنگ همبستگی
فرهنگ یعنی مجموعهای از ارزشها، هنجارها و معانی مشترک که رفتارهای افراد را جهت میدهند. در شرایط بحران، این ارزشها و هنجارها تعیین میکنند مردم چگونه با هم تعامل میکنند، آیا همکاری میکنند، آیا منابع مشترک میشوند، آیا به هم کمک میکنند یا نه.
بنابراین، بعد فرهنگی تابآوری شامل وجود ارزشها و هنجارهایی است که همکاری، همیاری، مشارکت، اعتماد و مسئولیت پذیری را تشویق میکنند.
زمانی که هنجارها و ارزشها این جهت را دارند که «ما با هم هستیم»، «خودمان مسئولیم»، «از تجربه میآموزیم» و «به هم پشتیبانی میدهیم»، جامعه تابآورتر خواهد بود.
اگر ارزشها و هنجارها فردگرایانه، منفعل، یا فاقد حس مسئولیت جمعی باشند، جامعه ممکن است در زمان بحران نتواند به سرعت واکنش دهد، همکاری نکند، و به تبع آن بازسازی ارتباطات فرآیند سختتری خواهد بود. لذا فرهنگ همبستگی، احترام متقابل، توجه به نیازهای دیگران، و حس مسئولیت مشترک از مولفههای مهم بعد فرهنگی تابآوری هستند.
نمادها، میراث فرهنگی و حافظه جمعی
نمادها، میراث فرهنگی، آیینها و حافظه جمعی بخش دیگری از بعد فرهنگی تابآوری را تشکیل میدهند.
جامعهای که دارای روایت مشترک، خاطره جمعی، مکانهای عمومی فرهنگی، داستانهای موفقیت برای پشت سر گذاشتن بحرانها دارد، از چارچوب فرهنگی قویتری برخوردار است.
این چارچوب به افراد حس «ما توانستیم»، «ما پشت سر گذاشتیم» میدهد و در شرایط دشوار انگیزه و امید میبخشد.
حافظه جمعی یک جامعه، زمانی که با مراثد فرهنگی، آیینها و نمادها همراه شود، باعث میشود بحرانها نه فقط تهدید دیده شوند، بلکه بهعنوان فرصت یادگیری و بازسازی مورد استفاده قرار گیرند.
این نمادها و میراث فرهنگی به جامعه کمک میکنند که حس پیوستگی داشته باشد، از گذشته عبرت بگیرد، و برای آینده برنامهریزی کند.
بنابراین، بعد فرهنگی تابآوری تنها به «رفتار بحران»، بلکه به «روایت فرهنگ» نیز بازمیگردد. این روایت میتواند عامل انگیزش، مشارکت و ارتقای تابآوری باشد.
ارتباط میان بعد فرهنگی و سایر ابعاد تابآوری
اگرچه تأکید شده است بر بعد فرهنگی، اما نباید فراموش کنیم که تابآوری یک پدیده چندبعدی است و بعد فرهنگی در تعامل با سایر ابعاد مانند اقتصادی، محیطی، نهادی و فیزیکی قرار دارد.
برای نمونه، فراهم بودن زیرساختهای مناسب، منابع اقتصادی، مدیریت بحران و حاکمیت کارآمد مهم است، اما اگر فرهنگ تعامل، دانش محلی، مشارکت و ارزشهای همبستگی نباشد، آن زیرساختها ممکن است کارایی کامل نداشته باشند.
ابعاد اجتماعی–فرهنگی، نهادی–سازمانی با تابآوری رابطه معناداری دارند.
بنابراین، بعد فرهنگی را باید بهعنوان مکمل سایر ابعاد دیده و در طراحی برنامههای تابآوری به صورت همراستا با آنها لحاظ کرد.
به عنوان مثال، مقاومسازی فیزیکی ساختمانها همراه با آموزش محلی، ایجاد شبکههای مشارکت، احیای نمادهای فرهنگی در محله و مدیریت بحران مبتنی بر دانش بومی، میتواند نتیجه بهتری به همراه داشته باشد.
راهکارهایی برای تقویت بعد فرهنگی تابآوری
چگونگی تقویت بعد فرهنگی تابآوری سؤال مهمی است؛ این بخش به برخی از راهکارهای کاربردی میپردازد.
نخست، لازم است گفتمان فرهنگی تابآوری در سطح محله، شهر یا جامعه شکل بگیرد. سپس، برنامههای مشخص فرهنگی و مشارکتی اجرا شود.
اول اینکه، جامعه و نهادها باید به ایجاد و تقویت انجمنهای محلی، گروههای همسایگی، تشکلهای داوطلب مردمی توجه کنند.
این گروهها میتوانند در شرایط عادی فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و مشارکتی برگزار کنند و در شرایط بحرانی همین شبکهها فعال شوند.
دوم، برگزاری آموزشهای محلی و بومی درباره مواجهه با بحران، مهارتهای همکاری، مشارکت اجتماعی و استفاده از منابع محلی میتواند بسیار اثربخش باشد. این آموزشها باید متناسب با فرهنگ محلی طراحی شود و از دانش بومی استفاده کند.
سوم، تقویت حس تعلق و هویت محلی از طریق احیا و معرفی نمادهای محلی، روایتهای موفق، جشنوارهها، فضاهای عمومی فرهنگی، داستانهای محلی از مقاومت و بازسازی میتواند باشد.
این امر حس «ما توانستیم» و «ما از پسش آمدیم» را تقویت میکند.
چهارم، ترویج فرهنگ همبستگی، مسئولیتپذیری، همکاری و اعتماد متقابل از طریق فعالیتهای مشترک، مشارکت ساکنان در تصمیمگیریهای محلی، ایجاد فضاهای گفتگو و تعامل، و تشویق به مشارکت فرهنگی و اجتماعی.
پنجم، استفاده از دانش بومی و تجربه محلی در برنامههای تابآوری؛ مستندسازی تجارب گذشته، تدوین بانک دانش محلی، بهرهگیری از آیینها و روشهای سنتی که در مواجهه با مشکلات قبلی شکل گرفتهاند، و تلفیق آنها با روشهای نوین مدیریت بحران.
همچنین مهم است که بعد فرهنگی تابآوری در سیاستگذاری، برنامهریزی شهری و مدیریت بحران لحاظ شود، نه صرفاً به عنوان بخش جانبی؛ برای مثال، در طراحی محله تابآور، توجه به فضای اجتماعی محله، مراکز فرهنگی، مکانهای تعامل، ارتباطات انسانی، روابط بین ساکنان و مشارکت محلی ضروری است.
چالشها و موانع تقویت بعد فرهنگی
هرچند راهکارها قابل طرح هستند، اما موانعی نیز وجود دارند که باید بر آنها فائق آمد. یکی از بزرگترین موانع، ضعف یا نبود زیرساختهای فرهنگی محلی است؛ یعنی محله یا جامعهای ممکن است فاقد انجمنهای فعال، گروههای مشارکتی، یا نمادهای فرهنگی متداول باشد. دوم، ناهماهنگی بین نهادهای رسمی و جامعه محلی؛ گاهی برنامهها صرفاً از بالا طراحی میشوند بدون اینکه با فرهنگی محلی منطبق باشند، که به شکست منجر میشود. سوم، مهاجرت، تغییر بافت جمعیتی، کاهش فعالیتهای فرهنگی محلی و از بین رفتن هویتهای محلی میتواند بهعنوان تهدیدی برای بعد فرهنگی تابآوری عمل کند. چهارم، تمرکز صرف بر ابعاد اقتصادی و فیزیکی تابآوری بدون توجه به بعد فرهنگی ممکن است منجر به پایداری کم شود. پنجم، منابع مالی، انسانی و آموزشی محدود نیز مانع اجرای جامع برنامههای تقویت بعد فرهنگی هستند.
نتیجهگیری
در نهایت، میتوان گفت که بعد فرهنگی تابآوری، مانند ریشههای درخت است؛ هرچند ممکن است دیده نشود، اما وقتی ریشهها قوی باشند،
درخت میتواند در برابر طوفانها مقاومت کند، رشد کند و دوباره شکوفا شود. جامعهای که به فرهنگ خود، به هویت، به ارتباطات، به دانش محلی و به ارزشهای همبستگیاش متکی است،
دارای ابزار قدرتمندی برای مواجهه با بحرانهاست. برای ارتقای تابآوری فرهنگی باید از هویت و نمادها شروع کنیم،
شبکههای مشارکت را فعال سازیم، دانش بومی را بازشناسی کنیم، ارزشهای همبستگی را ترویج دهیم و این ابعاد را در کنار سایر ابعاد تابآوری قرار دهیم.


 
            