شرکت نسبی شرکتی است که برای امور تجاری، تحت نام مخصوص بین دو یا چند نفر تشکیل میشود و مسئولیت هر یک از شرکا به نسبت سرمایهای است که در شرکت گذاشته است. در اسم شرکت نسبی عبارت «شرکت نسبی» و لااقل اسم یکی از شرکا باید ذکر شود؛ در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد؛ بعد از اسم شریک یا شرکایی که ذکرشده عبارتی از قبیل «و شرکا» و «و برادران» ضروری است. شرکت نسبی مانند شرکت تضامنی است با این تفاوت که در شرکت تضامنی شرکا در مقابل طلبکاران متضامنا مسئول پرداخت قروض شرکت هستند ولی در شرکت نسبی به شرح ماده ۱۸۶ «اگر دارایی شرکت نسبی برای تأدیه تمام قروض شرکت کافی نباشد هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای که در شرکت داشته مسئول تأدیه قروض شرکت است» مثلا شرکتی که بین چهار نفر تشکیل میشود که اولی نصف سرمایه آن را پرداخته و دومی ربع آنها و دو نفر باقیمانده متساویا ربع دیگر را، اگر قروض شرکت بیش از سرمایه آن باشد نسبت به باقیمانده طلب پس از استهلاک سرمایه آن باشد نسبت به باقیمانده طلب پس از استهلاک سرمایه، شریک اول نصف قروض و دومی یک ربع آن و دو نفر دیگر هر یک، یک هشتم آن را مسئول پرداخت خواهند بود.
شرکت نسبی در بعضی از ممالک اروپایی من جمله فرانسه سابقه ندارد و به شرکتهای حقوقی که در قانون مدنی تعریفشده شباهت تام دارد. اگر عنوان تجارتی آن را برداریم عینا شرکتهای حقوقی یا مدنی خواهد بود؛ بنابراین شرکتهایی که برای اموری غیر از تجارت تشکیل میشوند، از قبیل آبیاری یا امور زراعتی و غیره عموما از این قسم خواهند بود بدون این که دارای شخصیت حقوقی باشند.
اسم شرکت
به موجب ماده ۱۸۴ «در اسم شرکت نسبی عبارت (شرکت نسبی) و لااقل اسم یک نفر از شرکا باید ذکر شود. در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد بعد از اسم شریک یا شرکائی که ذکر شد عبارتی از قبیل (شرکا) و یا (برادران) ضروری است» بنابراین مانند شرکت تضامنی، در اسم شرکت باید نام شریک یا شرکایی قید و اسم هر یک که برده نمیشود باید شریک مخفی تحت عنوان شرکا و یا برادران ذکر شود مانند شرکت نسبی حسین احمدی و شرکا و یا شرکت نسبی امیدوار و پسران. قید عبارت (شرکت نسبی) برای این است که اشخاص خارج متوجه به نسبی بودن مسئولیت شرکا باشند.
تشکیل شرکت
شرکت با تنظیم شرکتنامه و انعقاد عقد آن و پرداخت تمام سرمایه تشکیل میشود. مادام که تمام سرمایه پرداختنشده نمیتوان شرکت را تشکیلشده دانست. سهم الشرکه نیز ممکن است نقدی و یا غیر نقدی باشد ولی به هر حال سهم الشرکه نقدی باید در حین شروع شرکت پرداخت و سهم الشرکه غیر نقدی که ممکن است جنس یا کارخانه یا امتیاز و یا کار شرکا باشد به تراضی تمام شرکا باید تقویم و تحویل گردد.
مدارک شرکت نسبی برای ثبت:
۱) یک نسخهی مصدق از شرکت نامه
۲) یک نسخهی مصدق از اساسنامه (اگر باشد)
اداره شرکت
اداره شرکت معمولا با شرکا خواهد بود و نیز ممکن است مدیر از خارج انتخاب شود و عده آنها ممکن است یک یا چند نفر باشد ولی در هر حال «مسئولیت مدیر شرکت در مقابل شرکا همان مسئولیتی است که وکیل در مقابل موکل دارد» و حدود و اختیار مدیر شرکت معمولا در اساسنامه تصریح میشود. اقدامات مدیران در اموری که اختیار ندارند برای شرکت الزامآور نیست و اگر در اثر چنین عملی زیانی متوجه شرکت شود مسئول آن خواهند بود؛ اما اگر شرکت در اثر اقدامات عادی مدیر که عادتا جزء اختیارات اوست دچار ضرر شود مسئولیت متوجه مدیر نخواهد بود.
روابط شرکا
در شرکت نسبی شخصیت شرکا مؤثر است از آن جهت امور اساسی شرکت باید به اتفاق شرکا باشد، هیچ شریکی نمیتواند سهم الشرکه خود را به دیگری منتقل نماید مگر این که کلیه شرکا رضایت دهند و پس از انتقال طبق ماده ۱۸۸ قانون «هرکس به عنوان شریک ضامن در شرکت نسبی موجودی داخل شود به نسبت سرمایه ای که در شرکت می گذارد مسئول قروضی هم خواهد بود که شرکت قبل از ورود او داشته اعم از این که در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد. قرار شرکا بر خلاف این ترتبیب نسبت به اشخاص ثالث اثر ندارد». هم چنین اگر در اثر ازدیاد سرمایه شریک جدید وارد شرکت شود طبق همین قاعده مسئول قروض شرکت میباشد.
شرکا حق رقابت با شرکت را ندارند و بدون اجازه سایر شرکا هیچ شریکی نمیتواند به تجارتی که از نوع تجارت شرکت است مبادرت نماید و یا مدیر شرکتی باشد که موضوع آن با نوع تجارت شرکت یکی است.
نفع و ضرر
هر کس به نسبت سرمایهای که در شرکت دارد از نفع و ضرر بهره خواهد داشت، مگر این که اساسنامه شرکت به نحو دیگری مقرر نموده باشد. ولی اگر دارایی شرکت برای تأدیه دیون آن کفایت نکند، شرکا به نسبت سرمایه در مقابل اشخاص ثالث مسئول پرداختاند ولو این که شرکتنامه یا اساسنامه طرز دیگری معین نموده باشد – بنابراین قرارداد فقط بین شرکا موثر است و درباره اشخاص ثالث اثر ندارد. اگر در نتیجه ضررهای وارده سرمایه شرکت کم شود مادام که این کمبود جبران نشده، تأدیه هر نوع منفعت به شرکا ممنوع است.
طلبکاران شرکت
مادام که شرکت نسبی منحل نشده مطالبه قروض آن باید از خود شرکت به عمل آید. پس از انحلال، بستانکاران میتوانند به فرد شرکا به نسبت سرمایهای که در شرکت گذاردهاند مراجعه نمایند.
هرگاه شرکا به بستانکاران شرکت بدهکار باشند و یا بدهکاران شرکت طلبی از شرکا داشته باشند مادام که شرکت منحل نشده نمیتوانند به تهاتر استناد کنند