بعد از فوت آقای بروجردی علاوه بر تعدد مرجعیت، یکی دو اقدام دولت کثیف وقت کشور را دچار تلاطم سیاسی می کند.

این تلاطم ها به حوزه هم سرایت کرده،سرآغاز حرکت و نهضت از قم میشود

و از انجا به سراسر کشور سرایت می کند،و تا پیروزی انقلاب در سال ۵۷  با فراز ونشیب ادامه می یابد

 

این دو اقدام یکی طرح اصلاحات ارضی است و یکی هم لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی است

طبق فرموده این دو طرح مورد مخالفت کافه علماء و مراجع علی الخصوص اقای اقا سید روح اله  اقای خمینی میشود

و این مخالفت باعث اغاز یک رشته مخالفت ها ی علما، طلاب، مردم و سایر اقشار با حکومت وقت میشود

اقای حاج اقا روح الله صراحتا وعلنا به مخالفت با شاه بر می خیرند و در محافل عمومی و خصوصی به ایراد سخن علیه شاه اقدام می کنند

ایشان در صحبت بر علیه شاه بی پرده وبی پروا بودند و ترسی نداشتند و با الفاظ تحقیر آمیزی مثل ؛این مردک ؛شاه را خطاب می کردند

سخنرانی های ایشان بر علیه شاه  و حکومت و  دفاع از انقلاب انقدر جذاب و خوب بود که مردم و طلاب در پای سخنرانی ایشان بلند بلند گریه می کردند .

با اینکه بصورت ظاهر فقط حاج اقا روح الله بر علیه شاه صحبت می کردند و کس دیگری در ظاهر حد اقل مخالف شاه و حکومت نبود،

ولی” شورای علماء ” مرکز تصمیم گیری  در مورد مسائل جاری کشور و صدور اطلاعیه ها بر علیه شاه و حکومت بود

اقایان علما بعد از ظهر ها در  بیت اقای اقا سید احمد شبیری زنجانی  جمع می شدند و به اظهار نظر وتصمیم گیری می پرداختند .

هر اطلاعیه ای که پخش می شد قبل از انتشار به امضاء این علماء که نه نفر بودن می رسید و ان نه نفر عبارت بودن از ۱ -سید احمد شبیری زنجانی  ۲-سید محمد رضا گلپایگانی  ۳-سید کاظم شریعتمداری  ۴-سید محمد داماد (محقق داماد) ۵-آقای میرزا هاشم آملی  ۶-اقا سید شهاب الدین نجفی ۷-اقای مرتضی حائری  ۸-و اقای حاج اقا روح الله خمینی ..

(اسم نفر نهم ذکر نشد )